زیسان: روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ با بمب خبریای تحت عنوان «پرونده زمینخواری ۱۰۰۰ میلیاردی حوزه علمیه ازگل» منصوب به آیتالله کاظمی صدیقی همراه بود. این پرونده آنچنان جنجالی شد که در سطحی گسترده مورد توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گرفت.
به گزارش «زیسان»، کنش و واکنشها به پرونده زمینخواری حوزه علمیه ازگل در دو هفته گذشته در سطحی بیسابقه ادامه داشته و دارد. در روزهای آغازین سال جدید (۱۴۰۳) نیز همچنان این پرونده جنجالی در صدر اخبار و توجهات مردمی و عمومی بوده است. تردیدی وجود ندارد که موضوع زمینخواری ازگل که به آقای کاظم صدیقی نسبت داده شده، او را به نخستین شخص خبرساز سال جدید تبدیل کرده و در آینده همهگان انتظار دارند که ابعاد این موضوع شفاف شود. با این اوصاف، در مطلب حاضر صفر تا صد ماجرای پرونده زمینخواری ازگل با محوریت آیتالله کاظمی صدیقی ارائه شده است.
کاظم صدیقی (با نام کامل کاظم رجبی صدیقی) اول فروردین ۱۳۳۰ در شهرستان ابهر از توابع زنجان به دنیا آمد. او در ۱۲ سالگی راهی حوزه علمیه شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، وارد قوه قضاییه شد. او در دستگاه قضایی، مسؤولیتهای مهمی مانند ریاست محاکم عمومی تهران و ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات را بر عهده گرفت و هم اکنون نیز مشاور رئیس قوه قضاییه است.
شهرت وی وقتی عمومی شد که به امامت جمعه موقت تهران منصوب شد و خطبه هایش که گاه همراه با وعظ و اشک بود، مورد توجه عموم قرار گرفت.
او در سال ۱۳۸۲ در منطقه ازگل در شمال تهران یک حوزه علمیه به نام مدرسه امام خمینی بنا نهاد و تولیت آن را بر عهده گرفت و نیز عهده دار تدریس دروس "امر به معروف و نهی از منکر"، تفسیر قران، اخلاق اسلامی و درس خارج فقه شد. همچنین در مسجد جامع ازگل تدریس درس اخلاق را به صورت هفتگی آغاز کرد.
کاظم صدیقی که در مدرسه تحت تولیت خودش، درس خارج فقه (اجتهاد) تدریس میکند در انتخابات چهارم و پنجم مجلس خبرگان رهبری در حوزه تهران ثبت نام کرده بود؛ اما شورای نگهبان او را به دلیل عدم شرکت در امتحان اجتهاد رد صلاحیت کرد.
ماجرای جنجالی زمینخواری ازگل در ۲۳ اسفند و بعد از انتشار یک گزارش از سوی یاشار سلطانی در سایت رسمی خود رسانهای شد. سلطانی در گزارشی تحت عنوان «زمینخواری ۱۰۰۰ میلیاردی آیت الله صدیقی و پسران» نوشت: «سال ۱۳۸۲ کاظم صدیقی که هنوز امام جمعه تهران نشده بود، اما در دستگاه قضایی ایران سمت قابل توجهی داشت حوزه علمیهای در تهران تاسیس کرد که با نام «مدرسه علمیه امام خمینی» شناخته میشود.
این حوزه علمیه در ناحیه خوش آب و هوای اُزگل در تهران مکانیابی شد و کمکم با خرید زمینهای اطراف و توسعه زیربنایی اکنون یک ملک حدودا ۲۳۰۰۰ متری در شمال تهران است. آنچنان که جستوجوها نشان میدهد این حوزه علمیه بخشی از زمینهایی که از طرف مرکز خدمات مدیریت حوزههای علمیه تهران، شهرداری تهران، سازمان اوقاف تملیک است.
مدرسه علمیه امام خمینی تهران در خیابان گلستان شرقی در منطقه یک تهران قرار دارد. این مجموعه در ۲۳ هزار متر زمین شامل برجباغ، ۲۵ واحد آپارتمانی خانههای مسکونی برای اساتید، مسجد، استخر، مجموعه ورزشی و ساختمان حوزه علمیه است. براساس تصاویر اسنادی که منتشر شده، به طرز عجیبی «مؤسسه غیرتجاری پیروان اندیشههای قائم» یک ماه بعد از تأسیس صاحب چهارهزارو ۲۰۰ متر از زمینهای مدرسه علمیه امام خمینی میشود.
«پیروان اندیشههای قائم» شرکتی است که در ۱۴۰۲/۸/۱۴ در ایران به ثبت رسیده است. نگاهی به ترکیب موسسان و اعضای هیات مدیره این شرکت ما را به اسامی جالبی میرساند:
محمدحسین رجبی صدیقی- فرزند
محمد مهدی رجبی صدیقی- فرزند
عادل محیسنی- مدیر مدرسه علمیه
کاظم رجبی صدیقی
جواد عزیزی – کارمند شهرداری
افشاگری سلطانی بلافاصله مورد توجه فعالان رسانهای و سیاسی قرار گرفت. موج واکنشهای به اندازهای بود که ۴ روز بعد در ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ کاظم صدیقی در نامهای خطاب به دادستانی شفافسازی کرد. صدیقی نوشت:
«حوزه علمیه امام خمینی (ره) در چارچوب اساسنامه خود، سالها قبل برای تمهید ورود نوجوانان و دانشآموزان علاقهمند به آموختن دروس دینی و حوزوی تصمیم به تأسیس مجموعه آموزشی و فرهنگی پیشحوزوی گرفته و برای تأسیس این مرکز اقدام به اخذ مجوزهای قانونی لازم نمود. بر همین اساس لازم بود تا مؤسسهای وابسته به حوزه علمیه امام خمینی تأسیس گردد و بخشی از زمین متعلق به حوزه برای ایجاد این مرکز پیشحوزوی به آن مؤسسه منتقل شود. بر این اساس فردی به نام آقای **** که قبلا مورد اعتماد مجموعه بوده، مسئول پیگیری و انجام امور ثبت اداری مؤسسه شد. اما متأسفانه فرد مذکور با سوءاستفاده از اعتماد اقدام به تدوین و ثبت اساسنامه، جعل امضای اینجانب، تسهیم سهام به آن کیفیت و بدون اطلاع تولیت، مدیر حوزه و برخی اعضا نموده و معالاسف حتی بدون ورود و امضای اینجانب و برخی اعضا ثبت این قضیه صورت پذیرفته است.»
نامه صدیقی بر این گزاره تاکید داشت که امضا او جعل شده است، اما چند روز بعد مدرسه تحت تولیت او با صدور بیانیهای این موضوع را رد کرد.
حوزه علمیه امام خمینی (ره) تهران با صدور بیانیهای اعلام کرد: با توجه به فراهم نبودن شرایط و امکانات، این مهم به تأخیر افتاد تا اینکه در آبانماه ۱۴۰۲، فردی که سالها امین مجموعه حوزه بوده و خدماتی به حوزه داشت، مامور انجام کار میشود، اما در فرآیند ثبت اساسنامه، امضای تولیت محترم و برخی دیگر از اعضا جعل و اساسنامهای با عنوان «غیرتجاری»، اما با شرح وظایف تجاری و با سهام افراد حقیقی، برای این موسسه تنظیم و ثبت میگردد.
بعد از ثبت موسسه مذکور با عنوان «موسسه غیرتجاری پیروان اندیشههای قائم»، تولیت حوزه با اعتماد به فرد مذکور در تنظیم اساسنامه بر مبنای توافقات و خط مشی تعریف شده، با حضور در دفترخانه، سند بخشی از زمین حوزه را به موسسه مذکور منتقل نموده و آن را امضاء مینماید.
بعد از اطلاع از تخلفات صورت گرفته در تحریف اساسنامه و جعل امضاء، دستور بازگشت زمین به حوزه صادر و مراحل اداری آن در حال انجام است و پس از نهایی شدن، اطلاعرسانی خواهد شد.
همزمان با جنجالی شدن و گرم شدن موضوع زمینخواری شائبههایی پیرامون استعفای کاظم صدیقی مطرح شد که البته بعدا رد شد.
در ابتدا شیخ حسن اسدی یکی از شاگردان کاظم صدیقی در ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ از استعفای کاظم صدیقی خبر داد. او با انتشار متنی در شبکه اجتماعی ایکس، مدعی شد که وی از امامت جمعه و ریاست بر حوزه علمیه ازگل استعفا داده است.
در ادامه علی قلهکی یکی دیگر از شاگردان او با انتشار توئیتی نوشته است؛ کاظم صدیقی تا این لحظه از امامت جمعه و تولیت حوزه ازگل، استعفا نداده است.
در سطحی دیگر، بسیاری از فعالان رسانهای و سیاسی به ماجرای زمینخواری حوزه علمیه ازگل با محوریت دفاع و انتقاد از کاظم صدیقی ورود کردند.
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر راست بگوید یک فاجعه تمامعیار از بیاطلاعی است، اگر دروغ باشد که صد بار بدتر، شاید فساد تحمل شود ولی با دروغ چه میتوان کرد؟ چای دبش ضربه نهایی به شعارهای مبارزه با فساد بود و این به نماز جمعه، آزمون مهمی پیشروی دستگاه قضائی قرار گرفته است».
بسیاری از کاربران فضای مجازی هم نوشتند انتقال چهارهزار و ۲۰۰ متر زمین با امضای جعلی کمی عجیب است و باورش سخت، بنابراین این سؤالات مطرح است که صدیقی یا فرزندان یا عروسش یا خلاصه یکی از نزدیکانش در پیروان اندیشههای قائم، از خود نپرسیدند نحوه نقل و انتقال این زمین چگونه بوده است؟ ممکن است چنین غافل باشند و صاحب چنین دارایی عظیمی شوند و از خود نپرسند روند کار چگونه بوده؟ و آیا او همچنان تا پایان رسیدگی قضائی همچنان امام جمعه موقت تهران باقی خواهد ماند یا خیر؟
محمد زعیمزاده سردبیر روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز در یادداشتی به ماجرای باغ ازگل پرداخت و نوشت: حدود یک هفته از ماجرای ازگل میگذرد، یک طرف ماجرا یک پروژهی افشاگری است که پیدا کردن رد و ربطش سخت نیست، طرف دیگر هم کوهی از توضیحات ناکافی و متناقض از یک مقام رسمی است که حداقلش کوتاهی و قصور است و میانهاش تخلف و تقصیر... کاش تدبیری این وسط وجود داشت که میفهمید با حل یکی یا دو تا از این پروندهها چه امیدی میتوان به جامعه داد و چطور میتوان از خطر تخلیهی گفتمانی انقلاب جلوگیری کرد، سرمایهای که اگر از دست برود بازسازی اجتماعی هم ناممکن میشود.
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا نیز در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به پیام نوروزی رئیسی نوشت:
آقای رئیسی در پیام نوروزیاش با طعنه به دولتقبل گفته: پیشرفت کشور را منوط به مذاکره و لبخند دیگران نمیکنیم.
خب سیدبزرگوار! متوجهید که پیامکبازیهای یواشکی اخیرتان با آمریکاییها با واسطهگری دولت عمان معنایش مذاکره است؟
لابدمیخواهید بگویید یک آدم ناخلفی آن را جعل کرده!
بر خلاف انتقادات برخیها هم در مقام دفاع از صدیقی بر آمدند. برای نمونه میثم نیلی، مدیر عامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی و برادر داماد ابراهیم رئیسی در واکنش به حواشی اخیر کاظم صدیقی، امام جمعه تهران در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
با شکایتنامه روشنگر و متن پرهیزکارانه عالم زاهد و روحانی مجاهد، جناب آیت الله صدیقی، بازیهای پشت صحنه بزودی روشن و شفاف خواهد شد. روحانیت انقلابی و ولایی کماکان آماج حملات دشمن است. باید مراقب بود و بموقع تبیین نمود، و البته خورشید حقیقت همیشه پشت ابر نمیماند.
آنچنان که سردبیر روزنامه اصولگرای فرهیختگان میگوید، به هرحال باید منتظر ماند و رسیدگی قضائی را زیر نظر گرفت، زیرا همانگونه که عبدی گفته این پرونده آزمون بزرگ قوه قضائیه است و افکار عمومی بیش از این توان تحمل رفتارهای اعتمادزدا را ندارد و بعد از چای دبش و سکوتی که فعلا بر این پرونده حاکم شده انتظار برای فراموشی پرونده صدیقی منطقی نیست و مطمئنا افکار عمومی به دنبال توضیح و تصمیم دستگاه قضاست.